194-مراحل خوابِ زهـــــــرایِ کوچک ما
مراحلِ خوابیدنِ زهرایِ کوچکِ ما :
١ _ از وقتی هوا تاریک میشه *
زهرا : مامانی میشه امشب دیر بخوابیم ، باشه ؟؟؟
من : هنوز سرِ شبه ، خیلی مونده تا بخوابیم.
٢_ ساعت ١٢ شب *
من : دخترم پاشو دندوناتو مسواک بزنیم . ( نشانه ی رسیدنِ زمان خواب )
زهرا ( با ناراحتی و التماس ) : مامانی تو رو خدا هنوز نخوابیم ، الان زوده من خوابم نمیاد . یه ذره دیگه میخوابم .
٣ _ ساعت ١ شب *
( تلویزیون و لوسترها کلا خاموش شده )
من : زهرا پاشو برو توی تختخواب
زهرا : الان همه بیدارند ، اون وقت باید زهرا بخوابه ( در حال نق زدن به سمت دبلیو سی و تختخواب )
٤ _ این قسمت شامل یک دیالوگ اساسی بین مادر و دختر هست که همیشه بدون کم و کاست حتی در یک کلمه انجام میشه تا خانـــــــوم کوچولو راضی بشه *
زهرا : شب بخیر مامان.
من : شب بخیر عزیزم.
زهرا : مامانی کم مونده تا صبح بشه ؟؟؟
من : آره دخترم.
زهرا ( با افتخار ) : یعنی ما خیلی بیدار بودیم ؟؟؟
من : درسته.
زهرا : وقتی از کوچه صدا میاد من نباید بترسم ؟؟؟ چون ممکنه صدای در یا ماشینِ هماسه ( همسایه ) باشه !!!
من : آفرین دختر شجاع ِ خودم.
زهرا : مامانی شب تند تند بیا به من نگاه کن و اگه تونستی ازم عکس بگیر ، صبح ببینم .( چون چند بار که خواب بوده ازش عکس گرفتم و بعدا دیده ، خوشش میاد )
من : باشه ، حتما.
زهرا : مامانی من دوسِت دارم .
من : منم دوسِت دارم گلم.
زهرا : من خیلی خیلی دوسِت دارم .
من : منم خیلی خیلی دوسِت دارم .
٥ _ و در پایان و مرحله ی آخر ، بای بای کردن و فرستادن چند تا بوس که بالاخره و به سلامتی مجوز خواب برای مامان صادر میشه .