248-صورتکها
دیروز بعد از ظهر با زهرا جونم و یکی از دوستایِ گلم رفته بودیم بیرون و گشت و گذار . از جلوی مغازه های زیادی مثل اسباب فروشی و فروشگاههای لباس و ... رد شدیم و دختر گلم هیچ درخواستی نداشت تا اینکه رسیدیم به دکه ی روزنامه فروشی مثل همیشه و بدون هیچگونه استثنایی حتما باید برایِ خانوم کوچولو مجله میخریدم و با کمال میل خریدم .
توی مجله ٤ تا ماسک برای یکی از داستانها داشت . زهرا خیلی خوشش اومده بود امروز بریدمشون و آماده شون کردم . الان هم مشغول بازی با اون صورتکهاست.
اینم چند تا عکس از زهرا با صورتکها
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی