222-نون برای زهرا!!!
امروز روز جمعه بود ، بابایی رفت و برای صبحانه نون سنگک داغ و تازه خرید .
نکته ی جالبش اینجا بود که بابایی مهربون از آقای نونوا خواسته بود برای زهرا جون یه نون کوچولو بپزه . دختر قشنگمون خیلی خوشش اومده بود و میخندید و اجازه نداد کسی به نون کوچولوی ایشون دست بزنه .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی