219-نازگل زرنگ من
روز شنبه رفتم کودکستانِ زهرا تا با مربی ش درمورد وضعیت اخلاقی و آموزشی زهرا صحبت کنم. خانم مربی خیلی از نازگلِ من راضی بود ، میگفت زهرا جزوِ بهترین های کلاس هست و هر چیزی که آموزش داده میشه سریع یاد میگیره . خیلی خوشحال شدم .
زهرا و دوستاش داشتند کارتون میدیدند ، منتظر شدم کلاسشون تموم شد ، خودم تحویلش گرفتم و دوتایی رفتیم گشتیم ، یه شلوار لی هم برای زهرا جونم خریدیم و برگشتیم خونه.
دیروز دوتایی یه کاردستی برای واحدکار پاییز درست کردیم . زهرا ماههای این فصل رو بلده و در مورد فصل پاییز توضیح میده
نقاشی با موضوع آزاد
صبحها که ساعت ٧ زهرا رو بیدار میکنم ، تنها چیزی که میتونه به طور کلی خواب رو از سر زهرا بپرونه و شارژش کنه، این هست که بعد از آماده شدن و مرتب کردن موهاش و ... تا اومدن سرویسش ١٥ دقیقه با تبلت بازی کنه ( البته خودم کشف کردم)
این هم عکسهای روز جمعه . داشتیم میرفتیم بیرون ، خانـــــــــــــــــــــــــومی که از عکس گرفتن فراریه ، هی ژست میگرفت و دستور میداد مامانی عکس بگیر .